سفرنامه گیلان
در این بخش از وب سایت مجله گردشگری تاپ توریست با سفرنامه گیلان با شما خواهیم بود. برای آشنایی با این مقصد سرسبز و زیبا در ادامه با ما همراه باشید.
استان گیلان همونطور که میدونید یکی از زیباترین و سرسبزترین استان های شمال کشورمونه. نقطه نقطه گیلان دیدنیه، از جاده های قشنگ مثل جاده اسالم به خلخال گرفته تا شهرای دیدنی مثل ماسال، ماسوله، رشت و کلی ییلاق های بکر و خفن.
قبل از هرچیزی باید بگم که نوع سفر ما به گیلان از نوع سفرهای اقتصادی نیست، چون ویلایی که برای اقامت توی ماسال انتخاب کردیم جزو ویلاهای گرون ماسال هست. پس اگر می خواید یه سفر اقتصادی داشته باشین ممکنه این سفرنامه خیلی با اهدافتون جور درنیاد. اما خب خوندنش هم خالی از لطف نیس و می تونه اطلاعات خوبی بهتون بده.
در کل توی گیلان با تنوع اقامتگاه های بومگردی و زیبا، با قیمت های مناسب، خیلی راحت میشه اقتصادی سفر کرد و از طبیعتش لذت برد. پس برای انتخاب محل اقامت و هزینه ها دستتون کاملا بازه و هیچ محدودیتی ندارین و نیازی نیس حتما با هزینه زیاد سفر کنین.
خلاصه سفر
برنامه ریزی سفر
تابستون 1403 شروع شده بود که تصمیم گرفتیم یه سفر شمال دوستانه بریم. تا قبل از این سفر، سفرهای شمال من خلاصه میشد به شهرای رامسر و بابلسر. خونواده من عاشق رامسر هستن و اینطوری میشه که همیشه انتخابمون از سفر شمال، شهر رامسر بوده. البته من خودمم عاشق رامسرم و به نظرم یکی از قشنگ ترین و شیک ترین و تمیزترین شهرای شمال ایرانه.
اما خب این دفعه سفرمون دوستانه بود و مقصدمون متفاوت، استان زیبا و سرسبز گیلان. این سفر قرار بود ترکیبی از تجربه زندگی روستایی و اقامت تو یه ویلای شیک و مدرن رو با هم برامون داشته باشه و ما برای این تجریه خیلی هیجان داشتیم. من و یه سری از دوستام مبدامون مشهد بود و یه سری دوستامون از تهران میومدن و قرار بود بهشون ملحق بشیم. تاریخ شروع سفرمون 4 خرداد 1403 بود.
خرید بلیط پرواز و رزرو هتل
اول از همه بلیط های پرواز مشهد- رشت رو چک کردیم که بلیطمون رو بخریم. قیمت پروازای مشهد- رشت حدود 2.700 تا 3 تومن بود. ما صبر کردیم یه کم به تاریخ سفرمون نزدیک تر شیم تا شاید بتونیم بلیط با قیمت کمتری بگیریم. هر روز سایت رو چک می کردم و در نهایت بلیط رفت رو با قیمت 1.800 هواپیمایی کیش، برای خودم و دوستام رزرو کردم. هماهنگی اقامتگاه ها با یکی دیگه از دوستامون بود و از قبل هماهنگ شده بود.
یکی دیگه از راه های سفر از مشهد به رشت قطار هست. اگه می خواین اطلاعات بیشتری راجع به مسیر ریلی مشهد- رشت و قطارهای این مسیر و همینطور فاصله ریلی تهران- رشت بدونین، پیشنهاد میکنم مقالات زیر رو بخونید.
شروع سفر
بالاخره 4 خرداد رسید. ساعت پرواز ما 11:30 بود و مدت زمان پرواز مشهد- رشت، حدود 1 ساعت و نیم. طرفای ساعت 1 ظهر رسیدیم به فرودگاه کوچیک و جمع و جور رشت. یه سری از دوستان از تهران با ماشین اومده بودن تا توی سفر وسیله نقلیه داشته باشیم و بتونیم راحت تفریح کنیم. بچه ها اومدن فرودگاه دنبال ما و چون ظهر رسیده بودیم، رفتیم داخل شهر رشت ناهار بخوریم و بعدش راه بیفتیم به سمت دیلمان.
رشت ؛
اول سفر برناممون اقامت توی شهر رشت نبود و فقط قرار بود ناهار بخوریم، بنابراین هنوز جایی از این شهر رو ندیده بودم. اما با دیدن همین چند خیابون ام حس می کردم که این شهرو دوس دارم. رفتیم به سمت رستوران شورکولی، یکی از رستوران های خیلی معروف رشت و جایی که خیلی ها اونو بهترین رستوران رشت می دونن. رستوران شورکولی تو محله گلسار رشت و ابتدای خیابون توحید هست. اگه دوس دارین رستوران های معروف دیگه رو هم توی رشت بشناسین مقاله بهترین رستوران های رشت رو بخونید.
برای ناهار از اونجایی که ما تعدادمون زیاد بود، غذاهای متنوع سفارش دادیم تا بتونیم طعم غذاهای گیلانی بیشتری رو بچشیم. من و یکی از دوستام گمج کباب و اناربیج سفارش دادیم که بتونیم هر دو رو تست کنیم. گمج کباب برخلاف اسمش کباب نیس و یه خورش با گوشت تیکه ای (گوساله یا گوسفند) هست که یه جورایی مثل ترکیب قرمه سبزی و فسنجونه، چون هم سبزی های محلی داره و هم رب انار و گردو. اناربیج هم یه خورش محلی گیلانیه که خیلی شبیه گمج کبابه اما گوشتش قلقلیه. هر دو غذا طعم متفاوت و جالبی داشتن.
در کل پیشنهاد می کنم توی این رستوران غذاهای محلی گیلان رو تست کنین، چون یکی از لذتای سفر امتحان کردن غذاهای محلی اون شهره. اما اگه خیلی ریسک پذیر نیستین، این رستوران انواع کباب ها و پلوهای خوشمزه هم تو منوی خودش داره. رنج قیمتی غذاها از 250 شروع میشه تا 800 هزار تومن. قیمت خورش اناربیج 240، گمج کباب 450 و پلو ساده 125 هست (قیمت سال 1404 طبق منوی رستوران).
دیلمان ؛
بعد از ناهار سوار ماشین شدیم و راه افتادیم به سمت دیلمان. فاصله رشت تا دیلمان 85 کیلومتره و حدود 2 ساعت توی مسیر بودیم. از سیاهکل تا دیلمان شما یکی از زیباترین جاده ها رو میبینید، سرسبز و خوش آب و هوا. محل اقامت ما اقامتگاه بومگردی میکال توی روستای میکال بود. یه کلبه چوبی خوشگل که قرار بود دو شب اونجا اقامت داشته باشیم. اگه اطلاعات بیشتری راجع به کلبه میکال، طریقه رزرو، هزینه و… می خواید، می تونید سری به صفحه اینستاگرام mikal_ecolodge بزنید و یا با شماره 09111401545 تماس بگیرین.
تجربه ای که من توی این کلبه روستایی داشتم، یکی از بهترین تجربه های زندگیم بود که شاید با هیچ تجربه دیگه ای قابل مقایسه نباشه. بوی نم بارون، اتاق های چوبی، نور چراغ فانوس، بوی غذاهای خوشمزه مامان ثریا و شب نشینی با دوستامون با عطر بی نظیر چای ایرانی، حس و حالی داشت که باعث شد یه تیکه از قلبم برای همیشه تو کلبه میکال جا بمونه.
تو کلبه قشنگ میکال، ثریا خانوم که بهش می گفتن مامان ثریا و دخترشون ستاره عزیز میزبانمون بودن. یه مادر و دختر فوق العاده مهربون و دوست داشتنی و اهل معاشرت. ستاره همیشه اونجا نبود و فقط یه شب اومد و ما از آشناییش خیلی خوشحال شدیم.
یه سری از بچه ها اتاق های طبقه پایین رو انتخاب کردن و یه سری طبقه بالا. ما رفتیم طبقه بالا که دو اتاق و یه تراس بزرگ رو به باغ داشت. شب اول خیلی خسته بودیم. دوش گرفتیم و رفتیم پایین و دور هم با بچه ها چایی و کلوچه خوردیم. هیچی به اندازه خوردن چایی ایرانی و دور هم نشستن برام لذتبخش نیست.
همینطور که ما گرم صحبت بودیم، مامان ثریا برامون شام آماده می کرد. شام شب اول میرزاقاسمی و باقالی قاتوق بود. با اینکه من خیلی بادمجون دوس ندارم، اما طعم این میرزاقاسمی عالی و واقعا خوشمزه بود. بعد از خوردن شام و کلی صحبت کردن و دور هم خندیدن، دیگه رفتیم بخوابیم که فردا بریم به ارتفاعات دیلمان.
صبح روز بعد، صبحونه خوردیم و آماده شدیم که بریم دیلمان. توی مسیر نزدیک به دیلمان، مه خیلی شدیدی گرفت. به خاطر این مه شدید، نمیشد اون صحنه زیبای جنگل ابر رو ببینیم. بنابراین تو یه دشت زیبا توی مسیرمون وایستادیم تا یه چند ساعتی رو تو دل طبیعت باشیم. وسط این مه شدید بودن، خودش خیلی تجربه زیبا و لذتبخشی بود.
یکی از دوستامون برای ناهار یه سوپ خوشمزه درست کرد که تو اون هوای سرد بخوریم. بعد از خوردن سوپ و چایی داغ، گرفتن کلی عکس و فیلم و چند ساعتی لذت بردن و آرامش از این مه و طبیعت زیبا، برگشتیم سمت اقامتگاه.
راستی گفتم هوای سرد، چون دیلمان یکی از جاهاییه که وسط تابستون شما پاییز و زمستون رو تجربه می کنین و دمای هوا گاهی تا 5 درجه هم توی تابستون میرسه. به همین دلیله که ییلاقای گیلان یکی از بهترین انتخابا برای سفر توی تابستون و فرار از گرماست.
ویدوئی کوتاه از یک روز مه آلود در دیلمان
لحظه هایی از روزمون تو ارتفاعات دیلمان؛ روزی که شاید به خاطر مه نتونستیم جنگل ابر رو ببینیم، اما انقدر محو زیبایی طبیعت و لذت از این هوا شدیم که خودش یکی از بهترین روزای سفرمون شد.
مامان ثریا شام برامون مرغ شکم پر درست کرده بود که خیلی خوشمزه بود. شام رو تو فضای نوستالژی و زیبای کلبه با نور کم خوردیم. دوباره بعد از بساط چایی و دورهم نشینی و کلی صحبت کردن، رفتیم بخوابیم که فردا بریم به سمت مقصد بعدی یعنی ماسال. صبح فردا، بعد از خوردن صبحونه تصمیم گرفتیم دوباره بریم سمت دیلمان، چون به خاطر مه، جنگل ابر رو ندیده بودیم و بعدش بریم به سمت ماسال.
خداروشکر هوا آفتابی بود و بعد از دیدن زیبایی های مسیر و اسب ها و گاوهایی که توی دشتای سرسبز بودن، رسیدیم به اون منظره رویایی ابرا. اولین بار بود که من این صحنه رو میدیدم که ابرا پایین تر از جایی که وایسادم باشن. خیلی زیبا بود و یکی از قشنگ ترین لوکیشنا برای عکاسی. بعد از کلی عکس و فیلم راه افتادیم که بریم به سمت ماسال.
ویدوئی کوتاه از جنگل ابر دیلمان
تو ویدئو زیر چند ثانیه ای از مسیر زیبایی که توی روز دوم سفر و قبل از رفتن به ماسال، به سمت دیلمان رفتیم رو براتون آوردم. زیبایی مسیر و در نهایت رسیدن به منظره بی نظیر اقیانوس ابر دیلمان.
ماسال ؛
همونطور که قبلا هم گفتم، ویلایی که ما برای اقامت توی ماسال انتخاب کرده بودیم یه ویلای تقریبا گرون و زیبا به نام ویلا کُنُس بود که قرار بود 2 شب توی این ویلا باشیم. هدف ما از سفر به ماسال دو روز استراحت توی ویلا بود و قصدمون دیدن مناطق اطراف مثل ییلاق اولسبلنگاه نبود. چون اکثرمون این ییلاق رو قبلا دیده بودیم. بنابراین اگر هدفتون طبیعت گردی توی ماسال و دیدن ییلاق های معروف اطراف هست می تونین اقامتگاه با قیمت مناسب توی ماسال اجاره کنید که گزینه های متنوع و زیادی هم وجود داره.
از دیلمان تا ماسال، 130 کیلومتره و حدودا 3 ساعت تو مسیر بودیم. بالاخره رسیدیم به ماسال و ویلا کُنُس، جایی که قرار بود بعد از تجربه زندگی روستایی، یه اقامت مدرن رو تجربه کنیم. قبلا عکسای ویلا رو دیده بودیم و از نزدیک از عکساش ام خوشگل تر بود. یه ویلای سفید مدرن تو یه لوکیشن عالی از ماسال با منظره یه دشت بزرگ و سرسبز. (متاسفانه از خود ویلا، جز چند تا عکس از منظره ش، عکسی در دسترس ندارم).
این رو باید بگم که این ویلا چندین اتاق داره و به خاطر هزینه بالاش، مناسب سفر با تعداد نفرات زیاده. ما 10 نفر بودیم و انتخاب این ویلا با توجه به قیمتش برامون مناسب بود. اگه دوست داشتین اطلاعات رزرو ویلا کُنُس رو بدونین می تونین به پیج اینستاگرام ویلا به اسم qonos.villa پیام بدین.
روز اول به استراحت و انتخاب اتاق ها گذشت. و شب رو برای دورهمی تو حیاط ویلا آماده شدیم. امکانات این ویلا عالیه، چندین اتاق، یه آشپزخونه بزرگ و کامل، یه آشپزخونه داخل حیاط که مناسب دورهمیاس، یه تراس بزرگ با مبلمان خوشگل، چند تا سرویس بهداشتی و حموم، و یه منظره رویایی.
صبح روز بعد صبحونه خوردیم و همه آماده شدیم برای عکاسی. این ویلا انقدر خوشگله که واقعا یه لوکیشن عالی واسه عکاسی به حساب میاد. بعد از کلی عکس گرفتن ناهار خوردیم و رفتیم برای یه کم استراحت و آماده شدن برای شب، که تولد دو تا دوستامون بود.
این رو هم بگم که شما می تونین وعده های غذایی رو به مسئول ویلا هم سفارش بدید. اما ما هیچ وعده ای رو اینجا سفارش ندادیم و همه مواد غذایی رو از قبل خریده بودیم و صبحونه و غذارو خودمون آماده می کردیم. اینطوری احتمالا هزینه هاتون کمتر میشه.
شب دوم رو با جشن تولد، دورهمی و کلی خاطره خوب تو ویلا کُنُس تموم کردیم و تقریبا تا ساعت 3-4 صبح دور هم بودیم و صحبت کردیم و لذت بردیم. فردا قرار بود بریم به سمت رشت و بالاخره رفتیم که چند ساعتی رو بخوابیم.
ویدئویی کوتاه از جاده دیلمان- سیاهکل
چند ثانیه تو دل جاده دیلمان به سیاهکل؛ یه جاده سرسبز و زیبا که یه بخشایی از جاده مه بود و کم کم که به رشت نزدیک می شدیم مه جاده از بین می رفت و زیبایی ش شکل دیگه ای می گرفت.
رشت ؛
بعد از خوردن صبحونه، چمدونارو بستیم و حاضر شدیم که بریم به سمت رشت. توی رشت قرار بود توی یه خونه قاجاری اقامت داشته باشیم. با اقامت تو یه خونه تاریخی، دیگه تجربه ما از تنوع اقامت تو این سفر کامل می شد. خانه امیر زهرا، یه خونه تاریخی و زیبا تو محله قدیمی ساغریسازان رشته که به دوران قاجار تعلق داره و یکی از اقامتگاه‌های بومگردی شناخته شده و محبوب رشت هست. برای اطلاعات بیشتر از این خونه تاریخی می تونین به صفحه اینستاگرام khane_amirzahra سر بزنید.
فاصله ماسال تا رشت 52 کیلومتره و حدودا یک تا یک و نیم ساعت تو مسیر بودیم. وقتی رسیدیم رشت، خیلی گرسنه بودیم، پس قبل از رفتن به اقامتگاه رفتیم ناهار بخوریم. برای ناهار رستوران رازقی رو انتخاب کردیم که یکی از رستورانای معروف رشت تو محله گلسار هست. منوی این رستوران خیلی کامله و علاوه بر غذاهای گیلانی، انواع غذاهای ایرانی و کباب هارو هم تو منوی خودش داره.
هر کدوم از بچه ها غذای مورد علاقه شون رو انتخاب کردن. من اکبرجوجه انتخاب کردم که خوشمزه بود و از کیفیت غذای این رستوران راضی بودم. بعد از خوردن ناهار رفتیم به سمت اقامتگاه که استراحت کنیم و شب برای کافه گردی آماده شیم.
خونه امیر زهرا حس و حال خیلی قشنگی داشت. اگه مث من عاشق خونه های تاریخی هستین و با خودتون فک می کنین که صد سال قبل چه آدمایی اینجا زندگی کردن، تو نقطه نقطه این خونه راه رفتن، و حالا سال ها گذشته و ما می تونیم تو همون مکان راه بریم، حتما از اقامت تو این خونه لذت میبرین.
بعد از استراحت آماده شدیم که بریم گشتی توی شهر بزنیم و شب توی یه کافه دورهم باشیم. رفتیم کافه کوکو رشت (coco cafe.pastry)، یه کافه با وایب خیلی خوب تو گلسار، بلوار گیلان. نشستیم قهوه و کیک خوردیم و بعدش رفتیم شب گردی توی خیابونای گلسار، گیلان و توحید. بعد از کلی قدم زدن و دیدن فروشگاه ها و خیابونای قشنگ اون منطقه برگشتیم اقامتگاه. شب به دورهمی و چایی و صحبت کردن گذشت.
صبح روز بعد امیر و زهرای عزیز، یه صبحونه خوشمزه برامون چیده بودن. صبحونه رو خوردیم و بعدش قرار بود بریم یه کافه و قهوه بخوریم و بعد از ناهار یه سر بریم دهکده ساحلی انزلی. رفتیم کافه فرش (Fresh Coffee) تو بلوار توحید گلسار، یه قهوه خوردیم و بعدشم برای ناهار دوباره رفتیم رستوران شورکولی که اول سفر هم رفته بودیم. من و دوستم غذای گیلانی به اسم لونگی رو سفارش دادیم که مرغ یا اردک با موادی مثل پیاز، گردو، رب ازگیل یا رب آلوچه، آبغوره، گوجه فرنگی، نمک و فلفل هست و از اونجایی که من کلا غذاهای با مرغ رو دوست دارم به نظرم خیلی خوشمزه بود.
بعد از ناهار رفتیم به سمت بندر انزلی. دهکده ساحلی انزلی، یه مجموعه کنار ساحله که توش کلی ویلا و امکانات اقامتی داره. چند ساعتی کوچه های قشنگ و سرسبز این دهکده رو قدم زدیم و رفتیم کنار ساحل و از آرامش دریا هم لذت بردیم.
یه سری از دوستامون که از تهران اومده بودن، قصد برگشت داشتن. با کلی خاطره خوب از هم خداحافظی کردیم و ما قرار بود یک شب دیگه هم رشت بمونیم. از چند روز قبل بلیط برگشتمون رو برای 10 ام گرفته بودیم که بتونیم دو شب رشت بمونیم. بلیط برگشتمون رو به دلیل اینکه بلیط پیدا نمیشد با قیمت بالاتر و نفری 2.800 هواپیمایی آسمان گرفتیم.
برگشتیم اقامتگاه و بعد از استراحت، تصمیم گرفتیم بزنیم بیرون و بریم میدون شهرداری رشت. از محل اقامتگاه مون توی محله ساغریسازان تا میدون شهرداری تقریبا نیم ساعت تا 40 دقیقه پیاده راه بود. مام که عاشق پیاده روی. توی مسیر تا میدون شهرداری، از خیابون شریعتی رفتیم. راسته خیابون شریعتی بازار بود و بافت خیلی سنتی داشت. سرتاسر خیابون پر بود از مغازه و فروشنده هایی که بساط پهن کرده بودن، از میوه و سبزیجات گرفته تا کلوچه های معروف سنتی که داغ میپختن گرفته تا وسایل متنوع دیگه. پر از همهمه و خیلی شلوغ.
بالاخره رسیدیم میدون شهرداری. یه میدون زنده و پر از جمعیت. میدون خیلی شلوغ بود و جمعیت زیادی در حال بازی والیبال و فوتبال و دوچرخه سواری بودن که از نظر من شاید بهتر بود این میدون، به خاطر ارزش تاریخی و زیباییش، به جای اینکه محل فعالیت های ورزشی باشه، بیشتر برای تعاملات اجتماعی متفاوت تری می بود.
میدان شهرداری رشت، با ساختمونایی به سبک معماری اروپای شرقی مربوط به دوره پهلوی اوله. این میدون شامل بخش اصلی شهرداری، موزه پست و ساختمون قدیمی هتل ایرانه که با برج ساعت به عنوان نماد شهر رشت شناخته می‌شن.
اطراف میدون خیلیا چایی و رشته خوشکار (شیرینی معروف گیلانی) و غذاهای سنتی میفروشن که حس و حال خیلی خوبی میده. مام نشستیم و یه چایی گیلانی با رشته خوشکار خوردیم. بعد از یه کم نشستن و لذت بردن از فضای میدون شهرداری رفتیم که توی خیابون شانزلیزه رشت (علم الهدی) قدم بزنیم. این خیابون که میدون شهرداری رو به سبزه میدان متصل می‌کنه، یکی از پرترددترین خیابونای رشت به حساب میاد. خیابون شانزلیزه به خاطر فضای زنده، هنرمندای خیابانی، کافه های دنج و فروشگاه های متنوع مشهوره.
یه یک ساعتی توی خیابون شانزلیزه قدم زدیم و نشستیم و از بستنی های معروف رشت خریدیم. چون خسته بودیم دیگه به سبزه میدون و بقیه جاهای دیدنی رشت نرفتیم و بعد از خوردن بستنی، تصمیم گرفتیم تا خیلی دیروقت نشده برگردیم اقامتگاه. تو مسیر برگشت هم، از خیابون شریعتی کلوچه داغ فومن به عنوان سوغات رشت خریدیم. اگه دوس داری بیشتر با شهر رشت آشنا شی پیشنهاد می کنم راهنمای سفر به رشت رو هم بخونی.
بندر انزلی ؛
بلیط برگشتمون فردا ساعت 6:30 عصر بود و ما کل روز رو وقت داشتیم. تصمیم گرفتیم صبح بعد از صبحونه بریم منطقه آزاد بندر انزلی و تا عصر برگردیم. صبح بعد از صبحونه، چمدونامونو سپردیم به زهرا جون و گفتیم عصر میایم ازشون تحویل می گیریم. یه تاکسی گرفتیم و رفتیم سمت انزلی. از رشت تا منطقه آزاد انزلی، تقریبا نیم ساعت تا 40 دقیقه راه هست.
اون روز رو تا عصر تو مراکز خرید منطقه آزاد انزلی گشتیم و یه کم خرید کردیم. فروشگاه های لباس، شکلات و خوردنی های متنوع از جمله سوغاتی هایی هس که می تونین از انزلی بخرید. عصر برگشتیم رشت و از امیر و زهرای عزیز خداحافظی کردیم و تاکسی گرفتیم به فرودگاه رشت. شب رسیدیم مشهد و سفر 7 روزه ما تموم شد.
این سفر یکی از متفاوت ترین و قشنگ ترین سفرای من بود. به دلیل اینکه چند تا مقصد متفاوت رو دیدیم و ترکیبی از تجربه زندگی روستایی، زندگی مدرن و زندگی تو یه خونه تاریخی قاجاری رو با هم برامون داشت و با ماجراجویی و تغییر مکان، به یه نقطه امن ختم نمیشد، چیزی که من همیشه ازش استقبال می کنم؛ تجربه های جدید و خارج شدن از دایره امن.
چطور به گیلان بریم ؟ | مسیر سفر ما روی نقشه
در کل برای سفرهای داخلی، راه های زیادی وجود داره. هواپیما، قطار، اتوبوس و ماشین شخصی. هر کدوم می تونه طبق سلیقه، شرایط و بودجه انتخاب شما باشه. راحت ترین راه پروازه، به خصوص برای ما که مبدامون مشهد و مسیرمون تا گیلان خیلی دور بود.
اگه ساکن تهران و یا شهرای اطرافش هستین که راحت ترین دسترسی رو به گیلان دارین و می تونین با ماشین شخصی برنامه یه سفر عالی رو بچینید. روی نقشه زیر مسیر کلی سفر ما تو استان گیلان، و نقاطی که سفر کردیم رو میبینین.
نکات سفر طبق تجربه شخصی
- اگر تهران هستید، پیشنهاد می کنم سفر گیلان رو حتما با ماشین شخصی برید. چون نقطه نقطه گیلان دیدنیه و برای گشتن بین شهرای مختلف و جاهایی که انتخاب می کنین، ماشین نیاز دارید.
- اگر می خواین سفرتون اقتصادی باشه، حتما اقامتگاه های بومگردی رو انتخاب کنین و برای ناهار و شام، حتما از قبل منو و قیمت رستورانارو چک کنید. بعضی رستورانا که معروف ترن قیمت بالاتری دارن.
- قبل از سفر، هدفتون از سفر رو مشخص کنید و برنامه ریزی داشته باشین. هدفتون بازدید از جاهای دیدنیه، یا شکم گردی، یا ریلکس کردن تو ویلاهای شیک، یا اقامت تو دل جنگل و کلبه های روستایی. اینطوری بهتر می تونین هزینه های سفرتون رو برآورد کنید.
- حتما و حتما لباس گرم همراه خودتون ببرید. به خصوص برای ییلاق های گیلان که حتی تو فصل تابستون هم سرده و ما توی ارتفاعات دیلمان لباس زمستونی پوشیدیم. و اگه زود مریض میشین، یه مقدار داروی سرماخوردگی همراه خودتون داشته باشین چون ممکنه دسترسی به شهر و داروخونه براتون سخت باشه.
- حتما تو انتخاب همسفراتون دقت کنید. این نوع سفرا که مرتب مکانتون رو تغییر میدین و از این شهر به اون شهر در حال رفت و آمدین و تغییر هوا از خیلی گرم تا خیلی سرد رو تجربه می کنین، ممکنه برای بعضی خونواده ها مناسب نباشه و سفر با ماجراجویی رو دوس نداشته باشن و براشون سخت باشه.
ممنون که با این سفرنامه با من بودین. امیدوارم حس و حال سفر به گیلان سرسبز و زیبارو به خوبی بهتون منتقل کرده باشم.
و اگه سوالی داشتی تو نظرات ازم بپرس 🙂
